همین حضور خارجیها در این شهر باعث شد که محصولات خارجی و همینطور سرگرمیهایی مثل سینما و زمینهای گلف و فوتبال و غیره هم راه به این شهر باز کنن. داستان از همین جا شروع میشه که مسجدسلیمانیها فکر میکنن که همه اینها اولین بار در ایران در این شهر به وجود آمده. پای صحبتهایشان که بشینی برایت صدها رقم لیست ردیف میکنن که همه اولینهای ایران رو شامل میشه از اولین تیم فوتبال و شنا گرفته تا اولین مدلهای لباس خارجی و سفرهای لندن و غیره.
این ورد زبونشونه که میگن این آبادان که بعدأ معروف شد رقمی نبود در برابر مسجدسلیمان اروپایی. از تهران هم میومدن مسجدسلیمان برای تفریح، آخه این همه امکانات که نداشتن.
دخترهای مینی ژوپ پوش خوشگل مسجدسلیمان تا پسرهای استیو مک کویینی این شهر هنوز جزء خاطرات شیرین اذهان مسجدسلیمانیهاست که خیلی هاشون بعد از انقلاب بار و بندیلشون رو بستن و اومدن اروپا نشین شدن. ولی میدونی اروپا چیز چشمگیری براشون نداشت چون همه زیباییهاش یک جا تو مسجدسلیمان جمع بود.
از کنسرتهای بزرگ خوانندهها تو شهر تا مجالس و مسابقات رقص که بالاخره تو هر خانواده یک نفر پیدا میشه که توش شرکت کرده باشه.
یکی از خصلتهایی که مسجدسلیمانیها بهش مینازن اینه که مذهبی نیستن. فقط پدربزرگ و مادربزرگها نماز میخوندن اونم نه درست و حسابی. همین بیمذهبی بود که بعدها اسم مسجد سلیمان شدن مسکو سلیمان. چون که خیلیا چپ و کمونیست شدن. اصلا این شهر یکی از مراکز عمده نهضت چپ در ایران بود.
تازه یادمون باشه که ساکنان این شهر بختیاری هستن نه لر. چون لرها مال لرستان هستن. زبانشون هم یک گویش سلیس از زبان فارسیه. یک زمانی اسم مسجدسلیمان پارسوماش بود یعنی شهر پارسها یا یه همچین چیزی. برای همین الان دارن یک شهر تازه میزنن کنار مسجدسلیمان به این اسم تا مردمی رو که هر روز دارن از بوی گاز اذیت میشن به این شهر منتقل کنن ( راستش نمیدونم این پروژه کی به وجود اومده و کی قراره تموم شه).
خلاصه اینکه هر چه خوبان هم دارن مسجدسلیمان یک جا دارد.
ليلا موری: بچه خاک پاک ام آی اس
همه میدونن که اولین چاه نفت ایران تو مسجدسلیمان کشف شد و همین باعث حضور گسترده اجانب (بخوانید انگلیسیها) در این شهر شد. شرکت نفت هم خوان نعمتی شد برای هزاران مسجدسلیماننشین که از این نفت بهرهای ببرن البته فقط در راستای زحمت کشیدنش چون هنوز که هنوزه بسیاری از مناطق شهر لوله کشی گاز هم ندارن.