متوجه شدید که این اواخر من یک هفته در میان می نویسم. نمی دانم چرا تازگیها زمان مثل باد می گذرد و یکدفعه پنجشنبه می آید و من میگم ای دل غافل مطلبی برای جمعه ندارم. شما این را به حساب کار زیاد و مشغولیت ذهنی بگذارید در ضمن خوشحالم که روزام تند می گذرند فعلا نصف بیشتر این روزها را جز عمرم حساب نمی کنم . خدا به من یک چند صباحی عمر اضافه بدهکار است... خدا یادت بمونه ها من فعلا با تو حساب کتاب دارم ....
من در عمرم تا به حال مواد مخدر مصرف نکردم البته اگر سیگار را جز مواد مخدر به حساب نیاورید. بنده در همین استرالیا در سن بیست و چهار سالگی سیگاری شدم. خلاصه که تا به حال هیچ نوع مواد مخدر دیگری از نوع گیاهی و دودی و پودری و شیمیایی استفاده نکردم. علتش هم این نبود که در دسترس نبوده. در ایران که فراوانی نعمت است و در استرالیا هم کم نیست . تنها دلیل استفاده نکردنم ترس از اعتیاد بوده. من بدن خودم را خوب می شناسم و می دانم که خیلی زود به هر چیزی معتاد می شوم از محل زندگی و اشیا گرفته تا آدمها و همین سیگاری که الان تبدیل شده به دو روز یک پاکت. البته من عهدی با خودم دارم قرار است که روز تولد سی سالگی ام ترک کنم.
همیشه برای من سوال بوده که آدمها چطور معتاد می شوند؟ چطور می شود که انسان زندگی و سلامتی خودش را فدای دود کند؟ تا اینکه کتاب داستان یک شهر احمد محود را خواندم . شخصیت اصلی داستان یک تبعیدی بود که هر از گاهی به محلی می رفت و تریاک می کشید و لحظه به لحظه آن را تعریف می کرد و چیزی از سبک شدن و احساس خوش بی خیالی و راحتی و خلسه می گفت و اینجا بود که من فهمیدم با مصرف مواد مخدر چه حال نیکویی به انسان دست می دهد و به این ترتیب یک نفر ممکن است معتاد شود همه هم می دانیم که اعتیاد چه بیدادی در ایران می کند. اینجا بود که من خودم یک خط قرمز دور انواع مواد مخدر کشیدم.
وقتی آمدم استرالیا فهمیدم استرالیایی نیست که در عمرش حتی یکبار هم مواد مخدر استفاده نکرده باشد حد اقل دور و بری های من که همکارانم باشند اینطور بودند. یک بار سر کار بحث مواد مخدر شد همه همکاران نزدیکم که جمعا 4 نفر می شدند اعتراف کردند که مواد مخدر مصرف کرده اند و بعد در مورد تجربیاتشان گفتند. یکی از دوستانم گفت که با مصرف مواد مخدر احساس ترس در وجودش قوی می شود. مثلا اگر در ماشین در حال رانندگی کردن باشد مدام می ترسد که مبادا تصادف کند به همین خاطر هم هیچوقت مصرف مواد مخدر برایش لذتبخش نیست چون تجربه خوشی از آن نداشته است. همکار دیگری می گفت که مواد مخدر حس توهم را در او زیاد می کند مثلا یکدفعه می بیند که مغزش وسط اتاق است. به همین خاطر او هم علاقه ای به مصرف مواد مخدر ندارد. خوب باید گفت که اینها جز آدمهای خوش شانس هستند و آنهایی که فعل و انفعالات شیمیایی حاصل از مواد مخدر در بدنشان تاثیر خوش دارد بد شانس هستند چرا که همین تجربه خوش آنها را به سمت مصرف دوباره می کشد.
چند وقت پیش در Queen Street پسری از من درخواست پول کرد. قیافه عجیبی داشت و دور دهان و زبانش رنگی بود انگار که رنگ خورده باشد. وقتی ماجرا را برای دوستم تعریف کردم گفت که طرف معتاد بوده و رنگ بو می کرده. باورتان می شود که بوی رنگ و بنزین اعتیاد می آورد؟! یک ماده مخدر عجیب غریب دیگری هم در استرالیا وجود دارد که یک نوع قارچ است که بعد از باران در دشت و جنگل می روید که ماده مخدر دارد. خلاصه که به حق چیزهای نشنیده......
آخر هفته خوبی داشته باشید. بچه های خوبی باشید دست به گاز نزنید. سرتان را از پنجره بیرون نکنید و برای تفریح دور و بر مواد مخدر نگردید که شاید شما جز آن دسته آدمهای بد شانسی باشید که مخدر به بدنتان بسازد و همدم شب و روزتان شود.
پینوشت :
من یک تبریک به یکی از دوستانی که تازگی ها به جمع خروسهای ساکن بریزبین پیوسه بدهکارم. محسن جان از آنجایی که نه ایمیلی ازت دارم و نه شماره تماسی لطفا تبریک مرا از همینجا بپذیر. همین جا یک مراسم ویزه برایت اجرا می کنم:
پرده اول: بعد از خطبه عقد آقای داماد و عروس خانم در جایگاهشان نشسته اند و اقوام یکی یکی کادو به دست خدمتشان می رسند. حورا هم مثل همیشه مسوول دریافت کادوها و باز کردن آنهاست. مدعوین دست می زنند و حورا با صدای بلند می خواند:
حالا حالا حالا دستا به بالا
من از تو توقع نداشتم
تو از من گل می خواستی من نداشتم
حالا نعنا و ترخون
حالا یه ذره بچرخون
مهمان عزیز کادو را به حورا می دهد. حورا آن را باز می کند وآن را که معمولا سکه یا تکه ای جواهر است به بقیه مهمانها نشان می دهد. اگر کادو از طرف فامیل عروس باشد حورا می خواند:
اینی که می بینید ملوسه مال فامیله عروسه
اگر کادو از طرف فامیل داماد باشد حورا می گوید:
اینی که می بینید زیاده مال فامیله داماده
دوستان این سرود حق کپی رایت دارد. هر زمانی که از این سرود در مراسمی استفاده شود می بایست منبع ذکر شود.
حورا دلاوری: اینی که میبینید ملوسه
سلام سلام