لينک Link

حورا دلاوری: کمی ساده‌تر

دو سه هفته پیش قول داده بودم که در مورد Global Warming بنویسم (همایون به من یاد داد که چطوری انگلیسی و فارسی را در هم بنویسم بدون اینکه نظم جمله به هم بخورد مرسی همایون عزیز) می دانم این حوزه تخصصی پرشین است پس لطفا پرشین جان غلط املایی های من را بدون رو در وایسی بگیر.

آخرین مشقی که برای این ترم می بایست به دانشگاه تحویل می دادم در مورد How to Reduce Carbon Footprint by Using IT بود خب مجبور شدم کمی در این مورد تحقیق کنم. البته سعی می کنم که خیلی ساده بنویسم.

اول از همه اینکه آیا می دانستید استرالیا به نسبت جمعیتش بیشترین تولید کننده دی اکسید کربن در بین کشورهای توسعه یافته است؟

دوم اینکه آیا می دانستید که به دلیل گرم شدن زمین استرالیا بیشترین میزان کاهش در بارش را خواهد داشت؟

همینطور که می دانید یکی از دلایل اصلی برنده شدن حزب کارگر و روی کار آمدن کوین راد شعار پیوستن به پروتکل کیوتو بود. جان هاوارد حاضر به امضای این پیمان نشد به دلیل عواقبی که می توانست این مسئله بر اقتصاد استرالیا داشته باشد. که البته من یک جورهایی به جان هاوارد حق می دهم. می دانید که علت عمده ایجاد گازهای گلخانه ای و آلودگی های کربنی به دلیلی سوخت های فسیلی است مثل زغال سنگ. حالا این وسط یکی از منابع پول ساز استرالیا معادن زغال سنگش است چطور می شود دم از محیط سبز زد و مردم را تشویق به استفاده از منابع انرزی سالم مثل سولار سیستم کرد وقتی نون شبتان از فروش زغال سنگ به هند و چین در می آید؟ با این حال در همان زمان جان هاوارد هم پروزه هایی برای کاهش آلودگی کربن و گازهای گلخانه ای در شرکت های بزرگی مثل Caltex که یک شرکت نفت و گاز است تعریف شده بود مثل پروزه RVP که هدفش کاهش 30 درصدی کربن در بعضی فرایندهای شیمیایی بود که پروزه با موفقیت انجام شد هر چند که چندین میلیون دلار بیشتر از آنچه تصور می شد هزینه برداشت. خلاصه که آقای کوین راد با شعار محیط زیست نخست وزیر شد و اولین کاری که کرد پیوستن به این پروتکل در 3 دسامبر 2007 بود. هدف پروتکل کیوتو کاهش گازهای گلخانه ای و آلودگی کربنی به یک مرز قابل قبول برای کشورهای پیشرفته است.

حالا من اینجا به عنوان یک شهروند خوب استرالیایی که البته هنوز شهروند نشده و پاسش را نگرفته و عاجز و منتظر یک تلفن از اداره مهاجرت برای وقت مراسم شهروندی است چندین توصیه به دوستان عزیز می کنم بلکه ما هم در این حرکت خیرخواهانه و بشر دوستانه حفظ محیط زیست سهمی داشته باشیم و دعای نسل آینده را برای خود بخریم.

1) حد المقدور از پرینت کردن خود داری کنید. اگر در سر کار برای داشتن آرشیو مجبورید که پرییت کنید به رییس عزیزتان بفرمایید که دوره پرینت کردن گذشته است و کمی سر کیسه را شل کند یک نرم افزار OnLine Record Keeping System بخرد. اگر هیچ چاره ای بجز پرینت کردن نداشتید لطفا حاشیه صفحه را کاهش دهید و دو رو پرینت بگیرید تا بلکه در مصرف کاغذ صرفه جویی کرده و تعدادی درخت را از قطع شدن نجات دهید. در ضمن خوب است که بدانید از وسایلی مثل پرینتر و فتوکپی دودی ساطع می شود که برای سلامتی خوب نیست. این را دانشمندان می گویند من از خودم نمی گویم پس لطفا به دور از این وسایل بشینید.


2) وقتی کارتان با کامپیوتر تمام می شود لطفا آن را خاموش کنید و Stand by نگذارید


3) تا آنجا که می توانید Desk Top کامپیوتر خود را خلوت کنید(در این قسمت منظورم به خودم هم هست که شتر با بارش در Desk Top من گم می شود)


4) اگر امکان کار کردن از خانه برای شما وجود دارد پیشنهادش را به محل کارتان بدهید با این کار هم پول رفت و آمد نمی دهید و هم اینکه دود ماشینی که شما را جابه جا می کند محیط را آلوده نمی کند.


5) وقتی از خانه خارج می شوید پریزها را چک کنید و آنها را از Stand by خارج کنید همینطور بقیه لوازم برقی را من جمله تلویزیون. یک بار در یک برنامه تلویزیونی شنیدم که با این کار 25% در قبض برق خود صرفه جویی می کنید.


6) لطفا وسایل الکترونیکیتان که خراب می شود در سطل زباله نیاندازید بلکه بگردید و ببینید تا محلی که این وسایل را از شما تحویل می گیرند پیدا کنید. چرا که زباله های الکترونیکی حامل مواد سمی مثل آرسنیک هستند که می توانند برای محیط و جانوران خطرناک باشند در ثانی بسیاری از قطعات الکترونیکی قابل بازیافت هستند


7) لطفا وقتی خرید می روید نه تنها به مارک و زیبایی محصول مورد نظرتان توجه کنید بلکه این یک قلم را هم به لیستان اضافه کنید ببینید چه کسی در محصول مورد نظر محیط زیست را مورد توجه قرار داده؟ با این کار تولید کنندگان هم تشویق می شوند تا کمی به فکر زمین این کره خاکی دوست داشتنی باشند


8) لطفا تنبلی را کنار بگذارید و از خانه برای خود نهار به سر کار ببرید به جای اینکه غذای Take Away بگیرید.


9) اگر از کولر یا بخاری استفاده می کنید لطفا پرده ها را بکشید چون این کار از هدر رفتن هوای مطبوع شما از طریق پنجره ها جلوگیری می کند.


حالا یک داستان. دو تا از دوستانم دنبال خانه می گشتند که بخرند. در محله Manly یک سری خانه های نوسازی که تعدادشان شاید از 20 تا بیشتر نباشد وجود دارد در قطعات زمینهای 450 متری به قیمت یک میلیون و دویست هزار دلار .به همه در و دیوار هم تبلیغ کرده اند این خانه ها Environment Friendly هستند و فلان و بهمان. خلاصه ما یک روز رفتیم که از خانه ها بازدید کنیم. انصافا طراحی و ساختشان بی نظیر بود ولی قضیه هیجان انگیز ماجرا این بود که برق این خانه ها همه از سولار سیستم گرفته می شد. آبشان از دستگاه تصفیه آبی که در خود مجتمع وجود داشت تهیه می شد. هیج وسیله گرمایی و سرمایی در خانه وجود نداشت بلکه معماری خانه طوری بود که اگر گرمتان می شد پنجره ها را باز می کردید تا نسیمی که از سمت دریا می آید هوا را خنک کند و وقتی هم که سردتان می شد پنچره ها را می بستید و آفتابی که به خانه می تابید گرمتان می کرد. تمام اینها را یک خانم خوش تیپ در حالی که قسمتهای مختلف خانه را به ما نشان می داد برای ما توضیح می داد تا اینکه به حمام و دستشویی رسیدیم . این را در پرانتز هم اضافه کنم که این دوستی که همراه ما بود یک آقای کار درست آرشیتکت بود یعنی هم با معماری سنتی در ایران و هم با معماری مدرن آشنا بود. خلاصه ما به قسمت حمام و دستشویی رسیدیم که این خانم هیجان زده تر از همیشه گفتند ما در خانه هایمان اصلا هواکش برای حمام و دستشویی نداریم. بعد به یک پنجره کوچک اشاره کرد و گفت این پنجره به یک راهروی ستون مانند باز می شود که به پشت بام راه دارد که وقتی آن را باز کنید باعث جریان هوا می شود. و بعد بادی به غبغب انداخت و با غرور گفت ما اولین طراحان این طرح در استرالیا هستیم .به همراه یک لبخند پهن . ما چهار تایی یک نگاهی به همدیگر کردیم پوزخندی رد و بدل کردیم که عجبا چه تکنولوزی ؟!. این دوست آرشیتکت من مثل اینکه نتوانست خودش را نگه دارد و گفت: شاید در استرالیا اولین نفر باشید ولی طراحی چنین تهویه هایی برای حمام و دستشویی سالهای سال است که در کشور ما انجام می شود بخصوص در نواحی روستایی...... خلاصه که این خانم فکر می کرد طراحانشان گل کاشته اند و زیادی از مولکولهای خاکستری مغزشان کار گرفته اند.

حالا هدف من از این داستان این بود که شاید ما باید یک ذره به روشهای سنتی برگردیم و کمی ساده تر زندگی کنیم. نظرتون چیه؟

و اما از بریزبین چه خبر؟

هفته گذشته فیلم Body of Lies را دیدم. لئوناردو دی کاپریو در دشداشه و ریش طالبانی بس تماشایی بود. گلشیفته اش هم خوب بود فقط کاش وقتش را بیشتر می کردند هر چند که موهای وزوزیش (یعنی من عمری فکر می کردم مویی وزوزی تر از موی من وجود داشته باشد) و ابروهای پت و پهنش تو ذوق می زد ولی در هر حال دوست می داشتمش. علی هفته پیش از من خواسته بود که نقدی ازفیلم بنویسم که هفته دیگر حتما می نویسم چون مطلب این هفته خیلی طولانی شد.

دلتون خوش لبتون خندون
آخر هفته خوشی داشته باشید.

|



<< Home